شيطان كيست و چيست؟
پاسخ: بنظر بنده بعد از موضوع اعتقاد به خداوند، موضوع شيطان در اديان گوناگون بيشترين توجه را بخود جلب كرده است و بررسى جايگاه شيطان در منظر اديان گوناگون احتياج به تدبر و تحقيق فراوانى دارد كه در اينجا ممكن نيست، بنابراين از ديدگاه عرفانى توضيح مختصرى عرض مى نمايم.
از نظر عرفان شيطان و يا شياطين موجوداتى خيالى نيستند، بلكه وجود دارند، و وجود آنها را به دوگروه تعريف نمود: گروه اول كه آشكار هستند، يعنى ما آنها را بوضوح مى بينيم، با عملكرد آنها آشنا هستيم، انسانهایی هستند كه داراى افكار منحرف كننده و مخرب می باشند. گروه دوم آنهایی هستند كه ما آنها را مستقيماً نمى بينيم بلكه از طروق گوناگون نياتشان را عملى مى سازند، آنها كارگردانانى هستند كه جامعه آنها را نمى شناسد و نمى بيند، ولى بطروق مختلف انسانها را فريب مى دهند. مطلب ديگر آنكه مقصود هر دو گروه چيست؟ فريب انسانها چه بطور آشكار و چه از طريق پنهان كه همانا وسوسه هاى نفسانى مى باشند.
نفس اماره (نفس امر كننده) پيشقراول يا فرمانده اصلى جذب كننده انسانها به انجام افعال و يا گفتار و يا كردار به بديهاست، شيطان و يا شيطاين از هر سو انسانها را احاطه مى كنند و بسوى شرّ مى خوانند، اين شياطين خيالى نيستند، بلكه انسانهایی شبيه خود ما هستند، آنها به طروق مختلف انسانها را به دام مى اندازند و آنها را وا مى دارند كه نيات پليدشان را در جامعه رواج دهند. براى شناختن آنها كافيست به ليست بالا بلندى از افراد و كمپانیهاى عظيمى كه از طريق تبليغات و يا فيلمها و غيرو نگاهى بياندازيد، براى مثال توليد انواع و اقسام مواد مخدر در جهان و معتاد كردن عده اى از مردم به مواد مخدر يك مشكل عظيم اجتماعى است.
بنظر بنده تنها راه نجات از چنگال شيطان صفتان همانا بهره بردن از خرد و آگاهى مى باشد، هرجا كه آگاهى نباشد جاى پاى شيطان را مى توان ديد، انسان در يك نگرش صحيح و دانستن مقصود واقعى از بودن خود (نه داشتن هاى سطحى) در زندگى به آسانى فريب وسوسه هاى شيطانى را نخواهد خورد. اما متاسفاً عده اى از ما حضور خود را در اين عالم مادى به سمتِ داشتن ها سوق داده ايم و همين امر از ما موجوداتى غير واقعى و سطحى نگر ساخته است، و مسلماً در چنين حالتى عُمّال شياطين هم سخت مشغول فعاليت مى شوند، و ما را براى داشتن ها بيشتر ترغيب مى كنند و نهايتا اتوماتيك وار ما هم وارد چرخه داشتن هامى شويم. اما اگر ما فريب اين داشتن ها را نخوريم دست نفس اماره و ايادى او را از زندگى خود قطع نموده و به مفهوم بودن واقعى مى رسيم، بعبارتى به هيچ چيزى كه مادون شخصيت حقيقى ماست نمى چسبيم، اين رهايى پيامدهاى زيبايى دارد كه ابتدايى ترين آن نخوردن فريب شيطان و يا شياطين است و نهايت آن رسیدن به كمال انسانى است.