از نظر عرفانى دعا و يا نفرين كردن چه مفهومى دارد؟

پاسخ :ابتدا بايد به معنى نفرين كردن و دعا كردن توجه داشته باشيم، متاسفاً آنچه كه ما از نفرين و يا دعا كردن مى دانيم بسيار عاميانه است و مسلماً هيچكدام از معانى مّد نظر عموم از نظر عرفانى قابل پذيرش نيست، زيرا در مواردى نفرين كردن شكل ديگرى از دعا كردن است. براى مثال (با تاسف زياد) وقتى كسى خداوند را قسم مى دهد كه فلان شخص را نابود كند، اين نفرين كردن مى شود نوعى دعا كردن ولى از نوع منفى كه در كلام خداوند مردود شمرده شده است سوره اسراء آيه يازدهم: انسان براى حاجت بد خود همانگونه دعا مى كند كه براى حاجت خوب و خير، زيرا انسان موجودى كم صبر و شتاب زده است.

مسلماً همه ما در مورد دعاء خير چه براى خود و يا ديگران كه از صفات نيكوى انسان است مطلع هستيم و بنده هم كراراً صحبت داشته ام، اما در مورد نفرين كردن لازم است قدرى موضوع را بسط دهم. احتمالا شنيده ايد كه شخصى از فرط ناراحتى از شخصى آرزوى مرگ او را مى كند و يا از خداوند مى خواهد كه آن شخص به بدترين بلايا مبتلا گردد، و ده ها آرزوى نادرست و ناپسند ديگر و اين امر بعلت آنست كه فرد نفرين كننده از يك زوايه خاص به مسائل نگاه مى كند و بفرموده خداوند فردى عجول است.

كلمه نفرين از نفرت مى آيد كه به معنى انزجار و يا رويگردانى از چيزى و يا كسى است، حال اگر اين معناى لغوى را بپذيريم هيچ انزجارى بالاتر از انزجار از نفس پليد و يا نفس اماره نيست، بنابراين نفرين كردن يعنى دورى از نفس بد كار و طماع و يا كج انديش، حال آنكه در مورد نفرين كردن به معناى عاميانه طلب سرنگون شدن كسى مى باشد، كه مسلماً غلط است، زيرا اولا معلوم نيست كه نفرين كننده تعادل فكرى و روحى داشته باشد، دوماً حتما امرى خلاف ميل نفرين كننده انجام گرفته است كه او را عصبانى نموده است و نفرين مى كند، و مثالها ى ديگر، و از آن بدتر آنست كه فرد نفرين كننده سرسختانه و مدام شخص مورد نفرت خود را نفرين مى كند و از نظر قانون عمل و عكس العمل هم آگاه نيست كه خواست او چگونه زمانى به خود او باز مى گردد زيرا به عمق انزجار خود از شخصى كه مورد نفرت اوست فكر نكرده است و فقط از جنبه احساسى و هيجانى مى خواهد به تصور خودش فقط آن شخص از سر راه او برداشته شود در زبان عربى كلمه ويل به معناى نفرين است و شما در چند آيه با كلمه ويل روبرو مى شويد مانند:

ويل ( يعنى واى به حال ) كافران و يا عيب جويان و يا كم فروشان و يا دروغگويان، در آن ايات كلمه ويل اوج دُورى نمودن بيان شده است نه آنكه خواستار مرگ گران فروش و غيرو شده باشد، زيرا كلمه واى به حال در واقع نوعى هشدار است به كم فروشان و بدگويان و عيب جويان و دروغگويان كه منتظر دِرو كردن آنچه كه كاشته اند باشند، زيرا اعمال و گفتار بد آنها روزى گريبان گير خود آنها شد.

لازم است در مورد كلمه عذاب هم توضيح مختصرى عرض كنم، از نظر لغوى عذاب به معنى دُور شدن از رحمت الهى است و هر دو كلمه عذاب الهى و يا نفرين الهى در كلام خداوند به معناى دُور شدن انسان خاطى از رحمت الهى مى باشد. بنابراين در عرفان نفرين كردن بى معنا مى باشد، و اگر واقعاً (نه از روى احساس و هيجان) شخصى به ما بدى كرد بايد او را دعاء خير كنيم بلكه آرامش يابد.


وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
كه در طريقت ما كافريست رنجيدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *