آيا زندگى مانند يك سناريوى از پيش نوشته اى است كه ما فقط مجرى آن هستيم؟
پاسخ : اگر ما به معناى واقعى زندگى نرسيده باشيم. هر گونه تصورى و يا فرضيه اى مى تواند نزد ما واقعى باشد، چنانچه كثيرى از ما تصور مى كنيم هر آنچه در زندگى ما رخ مى دهد، چه خوب و يا چه بد از قبل برنامه ريزى شده است. و اين اعتقاد منحصر به عموم مردم نيست بلكه دو گروه متفكر و فيلسوف هم پايبند جبرى بودن و يا اختيارى بودن هستند. جبريون معتقدند هر آنچه بر ما انسانها مقدر مى شود جبر محض است و ما هيچ اختيارى نداريم و يا بهيچ عنوان قادر به تغيير آنچه كه براى ما برنامه نويسى شده است نیستیم. در مقابل اين گروه، اختياريون هستند كه انسان را مختار مى دانند كه به هر نوع كه مايل است امورات خود را برنامه ريزى نمايد، البته قصد بنده نقد افكار جبريون و يا اختياريون نيست، بلكه بيشتر در صدد هستم از انسانى كه همچون كامپيوتر برنامه ريزى شده است سلب جبر نمايم. بنظر بنده بزرگترين اشتباه انسان اين است كه فكر مى كند همچون يك ربات است و فقط طبق برنامه و يا بقول شما سناريویی از پيش نوشته شده بايد عمل كند، اين تفكر نه تنها اشتباه بلكه توهين بزرگى به مقام و عظمت و خرد انسان است.
ما انسانها در اموراتى مختار و در اموراتى تابع جبر هستيم، براى مثال انسان مى تواند با برنامه ريزى دقيق سفينه فضائى به كرات ديگر بفرستد، ولى نمى تواند از نيروى عظيم و حرارتى خورشيد بكاهد. انسان مختار است هر لحظه فرمان اتوموبيل خود را به راست و چپ بچرخاند ولى نمى تواند از مرگ بگريزد. بنظر بنده بهترين برنامه ريز و سناريو نويس زندگى خود ما هستيم و با دستان خود سرنوشت خود را مى نويسيم.